سمت نگات پر ميزدم با بي زبوني چشماتو ميبستي چقد نامهربوني
دنبال جاي امني واسه عشق بودم حالا يه آواره با احساس کبودم
نزديک تر از سايه واست بودم ولي باز تو راحت چرا شدي دلمو چرا
چي شد تو حال خوبمون غروب جمعه افتاد
به اسم تنهايي من دوباره قرعه افتاد
من از تو نه شاکيم از خودم که چشم و گوش بسته
تورو خواستم شدم حالا يه سرشکسته
براي دانلود روي لينک زير کليک کنيد .
درباره این سایت