ميشناسيم از بس زخم خورده تنم نميشناسيم اما منم سلام رفيق
سلامتي تورا فرياد ميزند آن کس که زهر ريخته چشمش درون جام رفيق
ميان شعله عشقي که نيست ميسوزد شناسنامه يک عهد بي دوام رفيق
چون ابر غرش ما حکم بغض و باران است رسيده فصل گريه هاي ناتمام رفيق
دلم گرفته از اين شهر شهر بي مرام رفيق از اين جماعت در فکر انتقام رفيق
براي دانلود روي لينک زير کليک کنيد .
درباره این سایت